1

“انویدیا” پس از اپل و مایکروسافت در رتبه سوم ارزشمندترین شرکت جهان

به گزارش صدای تجارت، سهام انویدیا  در پی رشد انفجاری درآمد این شرکت که خوش بینی وال استریت به پتانسیل هوش مصنوعی در متحول کردن صنعت فناوری را تائید کرد، جهش خیره کننده‌ای داشته است. این شرکت بازار تراشه‌های گرافیکی طراحی شده برای وظایف رایانه‌ای پیچیده مورد نیاز برای اپلیکیشن‌های هوش مصنوعی را تحت سلطه دارد.

صعود ارزش سهام انویدیا در سال میلادی جاری بی‌وقفه بوده و سهام این شرکت، حدود ۶۶ درصد رشد کرده و ۸۳۴ میلیارد دلار به ارزش آن افزوده است. سهام این شرکت در معاملات پیش از گشایش بازار آمریکا در روز دوشنبه، حداکثر ۱.۸ درصد صعود کرد.

بر اساس گزارش بلومبرگ، در این بین، سهام آرامکو امسال بیش از ۵ درصد کاهش یافته است. تولید این شرکت نفتی دولتی در نتیجه کاهش تولید اوپک پلاس، کمتر شده و قیمت سهام این شرکت را تحت تاثیر قرار داده است.




اینفوگرافی statista از لیست ثروتمندترین افراد جهان

 

 




مولتی میلیاردرهای جهان فقط از هوش مالی بهره می برند؟

به گزارش صدای تجارت، محمدصادق احمدی– بیشترین افزایش ثروت در سهم ثروت میلیاردهای جهان در سال 2020 رقم خورد که در تاریخ بی سابقه است. اینگونه اخبار همواره در صدر عناوین رسانه ها و شبکه های اجتماعی قرار دارد اما تا به حال چقدر به این نکته توجه داشته اید که این ثروت چه میزان از هوش مالی و محیطی ثروتمندان بوده و چه میزان ساختار سیاسی اقتصادی کشورها در ثروت اندوزی آنان نقش داشته است؟

ثروتمندان دنیا همچون بزوس مالک برند آمازون و بیل گیس بنیان گذار مایکروسافت همواره در مرکز توجه انسان ها با هر ملیتی هستند. این افراد نماد موفقیت در نظام سرمایه داری محسوب می شوند و در نگاه اول اینطور به ذهن می آید که آن ها با بهره گیری از ذهنی خلاق به ثروت و موفقیت رسیده اند.

پیتر گودمن خبرنگار نیویورک تایمز، سال ها درباره این میلیاردرها در نشست های بین المللی چون داووس در سوییس گزارش تهیه کرده است. اصطلاح مردان داووس که گودمن در مورد میلیاردرهای جهان استفاده می کند، اصولا متعلق به ساموئل هانگتینتون، نظریه پرداز سیاسی آمریکایی است که برای توصیف قشر میلیاردری به کار می برد که هر سال در مجمع جهانی در داووس سوییس دور هم جمع می شوند. این ثروتمندان تعلق به دولت خاصی ندارند و ثروتشان در کشورهای مختلف پراکنده است.

گودمن در کتاب مردان داووس موفقیت های این میلیاردرها را ثمره یک نظام عادلانه اقتصادی نمی داند و معتقد است که آن ها تنها با اتکا به زحمات و هوش خود به ثروت های خیره کننده دست نیافته اند. از نظر او، ثروتمندانی چون بزوس با استفاده از خلاء های نظام سیاسی و اقتصادی به این سطح از ثروت رسیده اند. از قبل از هرچیزی بر مالیات گریزی این ثروتمندان انگشت می گذارد که تاوان آن را مردم عادی می پردازند. بدون شک، ثروتمندان بیشتر از مردم عادی مالیات می پردازند اما به اعتقاد نویسنده می گوید که برای ساختن جامعه عادلانه و کاهش نابرابری های اقتصادی که جامعه را بی ثبات می کند، ثروتمندان به طور عادلانه مالیات نمی دهند.

دونالد ترامپ، رییس جمهور سابق آمریکا در لایحه 2.2 تریلیون دلاری محرک اقتصادی در سال 220، نزدک به 170 میلیارد دلار کاهش مالیات برای شرکت ها در نظر گرفت. چون از نظر رییس جمهوری و حزب جمهوری خواه کاهش مالیات شرکت ها را به سرمایه گذاری و استخدام بیشتر تشویق می کند. اما گودمن این نظریه را دروغ بزرگ توصیف می کند که مبتنی بر این ایده تقلبی است که کاهش و معافیت های مالیاتی نه تنها به تولید ثروت بیشتر کمک می کند، بلکه مردم عادی نیز از آن بهره مند می شوند، اما در دنیای واقعی چنین چیزی اتفاق نیفتاد است. کاهش مالیات شاید سود شرکت ها را افزایش دهد، اما دستمزد کارگران را بالا نمی برد. بدتر از آن، به گفته گودمن، از توانایی دولت برای حمایت از مردم و ارایه خدمات می کاهد.