1

زاکربرگ: تردز بیش از نیمی از کاربران خود را از دست داده است

به گزارش صدای تجارت،“تردز” در پنج روز نخست راه اندازی، بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر جذب کرده و به “قاتل توییتر” معروف شده بود اما اکنون زاکربرگ اذعان کرده که تعداد کاربران این شبکه اجتماعی، بیش از نیمی کاهش پیدا کرده است.

وی گفت: اگر شما بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر عضو داشته باشید، اگر همه آنها یا حتی نصف آنها بمانند، فوق العاده خواهد بود.

مارک زاکربرگ که این اظهارات را در تماس با کارمندانش داشت، وضعیت مذکور را عادی توصیف کرد و گفت: انتظار دارد حفظ کاربر با افزوده شدن ویژگیهای جدید به این اپلیکیشن، بهبود پیدا کند.

“تردز” به دلیل کارکرد محدودی که در ابتدای راه اندازی داشت، مورد انتقاد قرار گرفته است. شرکت متا از آن زمان، ویژگیهای جدیدی مانند فیدهای “دنبال کننده” و “برای شما” را اضافه کرده و امکان ترجمه پستها به زبان‌های مختلف تقویت شده است.

کریس کاکس، مدیر محصول ارشد متا به کارکنان این شرکت گفته است: متا اکنون به افزودن ویژگیهایی متمرکز شده تا کاربران را در این پلتفرم حفظ کند. یکی از مثال‌هایی که او زده است، اطمینان از مشاهده تردزهای مهم توسط کاربران در اپلیکیشن اینستاگرام بوده است. این دو پلتفرم، ارتباط نزدیکی با هم دارند و کاربران برای عضویت در “تردز”، باید در ابتدا یک حساب اینستاگرام داشته باشند.

مارک زاکربرگ کارمندانش را در جریان فعالیتهای پیرامون دنیای واقعیت مجازی (متاورس) هم گذاشت و گفت: کار روی فناوری واقعیت مجازی و واقعیت افزوده که اساس متاورس را تشکیل می‌دهد، خیلی جلوتر از برنامه نیست اما پیش می‌رود و انتظار ندارد متاورس تا یک دهه آینده، فراگیر شود.

این پیش بینی‌ها، نگرانی‌ها از این که شرکت متا، وقت و هزینه زیادی روی متاورس گذاشته است را تشدید می‌کند. واحد “رئالیتی لَبز” این شرکت که مسئول محصولات هدست‌های واقعیت افزوده و محصولات دیگر است، میلیاردها دلار ضرردهی داشته است.

اما شرکت متا در مجموع، عملکرد مالی مثبتی داشته و سود ۷.۷۹ میلیارد دلار را برای سه ماهه دوم گزارش کرده است.

بر اساس گزارش شبکه خبری بی بی سی، مارک زاکربرگ همچنین درباره پیشنهاد مبارزه در قفس با ایلان ماسک هم صحبت کرد و گفت مطمئن نیست چنین اتفاقی روی دهد. این دو نفر در ژوئن گفته بودند برای مبارزه در قفس مشتاق هستند و حتی لاس وگاس را به عنوان مکان احتمالی این مبارزه، پیشنهاد کرده بودند.




کتاب مردان داووس

نام کتاب: مردان داووس 

نویسنده: پیتر گودمن

محمدصادق احمدی– بیشترین افزایش ثروت در سهم ثروت میلیاردهای جهان در سال 2020 رقم خورد که در تاریخ بی سابقه است. اینگونه اخبار همواره در صدر عناوین رسانه ها و شبکه های اجتماعی قرار دارد اما تا به حال چقدر به این نکته توجه داشته اید که این ثروت چه میزان از هوش مالی و محیطی ثروتمندان بوده و چه میزان ساختار سیاسی اقتصادی کشورها در ثروت اندوزی آنان نقش داشته است؟

ثروتمندان دنیا همچون بزوس مالک برند آمازون و بیل گیس بنیان گذار مایکروسافت همواره در مرکز توجه انسان ها با هر ملیتی هستند. این افراد نماد موفقیت در نظام سرمایه داری محسوب می شوند و در نگاه اول اینطور به ذهن می آید که آن ها با بهره گیری از ذهنی خلاق به ثروت و موفقیت رسیده اند.

پیتر گودمن خبرنگار نیویورک تایمز، سال ها درباره این میلیاردرها در نشست های بین المللی چون داووس در سوییس گزارش تهیه کرده است. اصطلاح مردان داووس که گودمن در مورد میلیاردرهای جهان استفاده می کند، اصولا متعلق به ساموئل هانگتینتون، نظریه پرداز سیاسی آمریکایی است که برای توصیف قشر میلیاردری به کار می برد که هر سال در مجمع جهانی در داووس سوییس دور هم جمع می شوند. این ثروتمندان تعلق به دولت خاصی ندارند و ثروتشان در کشورهای مختلف پراکنده است.

گودمن در کتاب مردان داووس موفقیت های این میلیاردرها را ثمره یک نظام عادلانه اقتصادی نمی داند و معتقد است که آن ها تنها با اتکا به زحمات و هوش خود به ثروت های خیره کننده دست نیافته اند. از نظر او، ثروتمندانی چون بزوس با استفاده از خلاء های نظام سیاسی و اقتصادی به این سطح از ثروت رسیده اند. از قبل از هرچیزی بر مالیات گریزی این ثروتمندان انگشت می گذارد که تاوان آن را مردم عادی می پردازند. بدون شک، ثروتمندان بیشتر از مردم عادی مالیات می پردازند اما به اعتقاد نویسنده می گوید که برای ساختن جامعه عادلانه و کاهش نابرابری های اقتصادی که جامعه را بی ثبات می کند، ثروتمندان به طور عادلانه مالیات نمی دهند.

دونالد ترامپ، رییس جمهور سابق آمریکا در لایحه 2.2 تریلیون دلاری محرک اقتصادی در سال 220، نزدک به 170 میلیارد دلار کاهش مالیات برای شرکت ها در نظر گرفت. چون از نظر رییس جمهوری و حزب جمهوری خواه کاهش مالیات شرکت ها را به سرمایه گذاری و استخدام بیشتر تشویق می کند. اما گودمن این نظریه را دروغ بزرگ توصیف می کند که مبتنی بر این ایده تقلبی است که کاهش و معافیت های مالیاتی نه تنها به تولید ثروت بیشتر کمک می کند، بلکه مردم عادی نیز از آن بهره مند می شوند، اما در دنیای واقعی چنین چیزی اتفاق نیفتاد است. کاهش مالیات شاید سود شرکت ها را افزایش دهد، اما دستمزد کارگران را بالا نمی برد. بدتر از آن، به گفته گودمن، از توانایی دولت برای حمایت از مردم و ارایه خدمات می کاهد.




مولتی میلیاردرهای جهان فقط از هوش مالی بهره می برند؟

به گزارش صدای تجارت، محمدصادق احمدی– بیشترین افزایش ثروت در سهم ثروت میلیاردهای جهان در سال 2020 رقم خورد که در تاریخ بی سابقه است. اینگونه اخبار همواره در صدر عناوین رسانه ها و شبکه های اجتماعی قرار دارد اما تا به حال چقدر به این نکته توجه داشته اید که این ثروت چه میزان از هوش مالی و محیطی ثروتمندان بوده و چه میزان ساختار سیاسی اقتصادی کشورها در ثروت اندوزی آنان نقش داشته است؟

ثروتمندان دنیا همچون بزوس مالک برند آمازون و بیل گیس بنیان گذار مایکروسافت همواره در مرکز توجه انسان ها با هر ملیتی هستند. این افراد نماد موفقیت در نظام سرمایه داری محسوب می شوند و در نگاه اول اینطور به ذهن می آید که آن ها با بهره گیری از ذهنی خلاق به ثروت و موفقیت رسیده اند.

پیتر گودمن خبرنگار نیویورک تایمز، سال ها درباره این میلیاردرها در نشست های بین المللی چون داووس در سوییس گزارش تهیه کرده است. اصطلاح مردان داووس که گودمن در مورد میلیاردرهای جهان استفاده می کند، اصولا متعلق به ساموئل هانگتینتون، نظریه پرداز سیاسی آمریکایی است که برای توصیف قشر میلیاردری به کار می برد که هر سال در مجمع جهانی در داووس سوییس دور هم جمع می شوند. این ثروتمندان تعلق به دولت خاصی ندارند و ثروتشان در کشورهای مختلف پراکنده است.

گودمن در کتاب مردان داووس موفقیت های این میلیاردرها را ثمره یک نظام عادلانه اقتصادی نمی داند و معتقد است که آن ها تنها با اتکا به زحمات و هوش خود به ثروت های خیره کننده دست نیافته اند. از نظر او، ثروتمندانی چون بزوس با استفاده از خلاء های نظام سیاسی و اقتصادی به این سطح از ثروت رسیده اند. از قبل از هرچیزی بر مالیات گریزی این ثروتمندان انگشت می گذارد که تاوان آن را مردم عادی می پردازند. بدون شک، ثروتمندان بیشتر از مردم عادی مالیات می پردازند اما به اعتقاد نویسنده می گوید که برای ساختن جامعه عادلانه و کاهش نابرابری های اقتصادی که جامعه را بی ثبات می کند، ثروتمندان به طور عادلانه مالیات نمی دهند.

دونالد ترامپ، رییس جمهور سابق آمریکا در لایحه 2.2 تریلیون دلاری محرک اقتصادی در سال 220، نزدک به 170 میلیارد دلار کاهش مالیات برای شرکت ها در نظر گرفت. چون از نظر رییس جمهوری و حزب جمهوری خواه کاهش مالیات شرکت ها را به سرمایه گذاری و استخدام بیشتر تشویق می کند. اما گودمن این نظریه را دروغ بزرگ توصیف می کند که مبتنی بر این ایده تقلبی است که کاهش و معافیت های مالیاتی نه تنها به تولید ثروت بیشتر کمک می کند، بلکه مردم عادی نیز از آن بهره مند می شوند، اما در دنیای واقعی چنین چیزی اتفاق نیفتاد است. کاهش مالیات شاید سود شرکت ها را افزایش دهد، اما دستمزد کارگران را بالا نمی برد. بدتر از آن، به گفته گودمن، از توانایی دولت برای حمایت از مردم و ارایه خدمات می کاهد.