1

بزوس؛ ثروتمندترین فرد جهان

به گزارش صدای تجارت به نقل از بلومبرگ، کاهش ارزش سهام شرکت تولید خودروهای برقی تسلای آمریکا موجب شده تا ارزش خالص دارایی‌های ایلان ماسک میلیاردها دلار کاهش یابد و وی عنوان ثروتمندترین فرد جهان را از دست بدهد.

بر اساس فهرست ثروتمندترین افراد جهان که از سوی بلومبرگ منتشر شده هم اکنون جف بزوس، بنیانگذار شرکت فروش اینترنتی آمازون، ثروتمندترین فرد جهان است.

بلومبرگ اعلام کرده ارزش خالص دارایی‌های ایلان ماسک به ۱۹۸ میلیارد دلار کاهش یافته که فقط طی یک سال گذشته ۳۱ میلیارد دلار کمتر شده است. این در حالی است که دارایی بزوس در همین بازه زمانی ۲۳ میلیارد دلار بیشتر شده است.

ارزش سهام شرکت تسلا که بخش عمده‌ای از ثروت ماسک را تشکیل می‌دهد فقط در معاملات دوشنبه شب و به خاطر کاهش قابل توجه فروش خودروهای تسلا در بازار چین در ماه فوریه ۷ درصد سقوط کرد. ارزش سهام این شرکت خودروسازی از ابتدای سال جاری تا کنونی هم ۲۴ درصد ریخته است.

از دیگر دلایل کاهش ارزش سهام تسلا افزایش رقابت در بازار جهانی خودروهای برقی به خصوص از سوی شرکت‌های خودروسازی چینی بوده است.




اینفوگرافی statista از لیست ثروتمندترین افراد جهان

 

 




ثروتمندترین فرد جهان با 211 میلیارد دلار دارایی معرفی شد

به گزارش صدای تجارت، فوربس اعلام کرده که درآمد سود و ارزش سهام گروه LVMH هم اکنون در بالاترین سطح خود قرار دارد که طی ۱۲ ماه گذشته ثروت آرنو ۵۳ میلیارد دلار افزایش یافته و به ۲۱۱ میلیارد دلار رسیده است که در میان ثروتمندان جهان بیشترین رشد محسوب می‌شود.

ایلان ماسک، ثروتمند آمریکایی و بنیانگذار دو شرکت تسلا و اسپیس ایکس که هم اکنون توئیتر را هم در تملک خود دارد، تا پیش از این ثروتمندترین فرد جهان بود اما حالا به جایگاه دوم سقوط کرده است.
ثروت ماسک نسبت به سال گذشته ۳۹ میلیارد دلار کاهش یافته و به ۱۸۰ میلیارد دلار رسیده است..

جف بزوس، بنیانگذار شرکت آمازون هم با ۱۱۴ میلیارد دلار هم اکنون سومین فرد ثروتمند جهان به شمار می‌رود. تا پیش از این بزوس دومین ثروتمند جهان بود اما به خاطر کاهش ۳۸ درصدی ارزش سهام آمازون ۵۷ میلیارد دلار ضرر کرده و به جایگاه سوم تنزل پیدا کرده است.




لیست ۱۰ ابرثروتمند جهان/ایلان ماسک همچنان می تازد

به گزارش صدای تجارت، در این لیست افرادی همچون لری پیچ، سرگی برین، لری الیسون، موکش امبانل نفرات چهارم تا هفتم را تشکیل می دهند.




کتاب مردان داووس

نام کتاب: مردان داووس 

نویسنده: پیتر گودمن

محمدصادق احمدی– بیشترین افزایش ثروت در سهم ثروت میلیاردهای جهان در سال 2020 رقم خورد که در تاریخ بی سابقه است. اینگونه اخبار همواره در صدر عناوین رسانه ها و شبکه های اجتماعی قرار دارد اما تا به حال چقدر به این نکته توجه داشته اید که این ثروت چه میزان از هوش مالی و محیطی ثروتمندان بوده و چه میزان ساختار سیاسی اقتصادی کشورها در ثروت اندوزی آنان نقش داشته است؟

ثروتمندان دنیا همچون بزوس مالک برند آمازون و بیل گیس بنیان گذار مایکروسافت همواره در مرکز توجه انسان ها با هر ملیتی هستند. این افراد نماد موفقیت در نظام سرمایه داری محسوب می شوند و در نگاه اول اینطور به ذهن می آید که آن ها با بهره گیری از ذهنی خلاق به ثروت و موفقیت رسیده اند.

پیتر گودمن خبرنگار نیویورک تایمز، سال ها درباره این میلیاردرها در نشست های بین المللی چون داووس در سوییس گزارش تهیه کرده است. اصطلاح مردان داووس که گودمن در مورد میلیاردرهای جهان استفاده می کند، اصولا متعلق به ساموئل هانگتینتون، نظریه پرداز سیاسی آمریکایی است که برای توصیف قشر میلیاردری به کار می برد که هر سال در مجمع جهانی در داووس سوییس دور هم جمع می شوند. این ثروتمندان تعلق به دولت خاصی ندارند و ثروتشان در کشورهای مختلف پراکنده است.

گودمن در کتاب مردان داووس موفقیت های این میلیاردرها را ثمره یک نظام عادلانه اقتصادی نمی داند و معتقد است که آن ها تنها با اتکا به زحمات و هوش خود به ثروت های خیره کننده دست نیافته اند. از نظر او، ثروتمندانی چون بزوس با استفاده از خلاء های نظام سیاسی و اقتصادی به این سطح از ثروت رسیده اند. از قبل از هرچیزی بر مالیات گریزی این ثروتمندان انگشت می گذارد که تاوان آن را مردم عادی می پردازند. بدون شک، ثروتمندان بیشتر از مردم عادی مالیات می پردازند اما به اعتقاد نویسنده می گوید که برای ساختن جامعه عادلانه و کاهش نابرابری های اقتصادی که جامعه را بی ثبات می کند، ثروتمندان به طور عادلانه مالیات نمی دهند.

دونالد ترامپ، رییس جمهور سابق آمریکا در لایحه 2.2 تریلیون دلاری محرک اقتصادی در سال 220، نزدک به 170 میلیارد دلار کاهش مالیات برای شرکت ها در نظر گرفت. چون از نظر رییس جمهوری و حزب جمهوری خواه کاهش مالیات شرکت ها را به سرمایه گذاری و استخدام بیشتر تشویق می کند. اما گودمن این نظریه را دروغ بزرگ توصیف می کند که مبتنی بر این ایده تقلبی است که کاهش و معافیت های مالیاتی نه تنها به تولید ثروت بیشتر کمک می کند، بلکه مردم عادی نیز از آن بهره مند می شوند، اما در دنیای واقعی چنین چیزی اتفاق نیفتاد است. کاهش مالیات شاید سود شرکت ها را افزایش دهد، اما دستمزد کارگران را بالا نمی برد. بدتر از آن، به گفته گودمن، از توانایی دولت برای حمایت از مردم و ارایه خدمات می کاهد.